می شود که افتاده باشی در چاهی. به خسی چیزی هم در آن میانه آویزان شده باشی...
و منتظر مانده باشی تا دستی٬ چوبی٬ طنابی از آن بالا بیاید و فریادرسی باشد...
دردناک است که مدتهاست در همان فیگور ماندهای و کسی هم محلی برایت از اعراب قایل نشده است...
اتفاقی که بلاخره میافتد دو وجه بیشتر ندارد...
۱- خسته میشوی یا تکیهگاهت فرو میریزد٬ بلاخره سقوط میکنی...
۲- خسته میشوی و دنبال جای دست میگردی برای بالا رفتن...